رنج من ، از رنج‌های توست . دوست داشتن های مکرر ، در نهایت به رنجی مداوم و ابدی منتهی میشود در حالیکه شور و شوق زندگی را نیز در زیر لایه های نا امیدی خود پنهان میکند تا تنها جان‌های پرشور و بیتاب دوست داشتن ، به گوهر وجودی اش دست یابند .
تنها رویاها هستند که با طعم ها و عطرها در ذهن ، ما را به رفتن وامی‌دارند و از دام ناامیدی رها می‌کنند ، عطر یک گل ، صدای یک آواز آشنا ، خواندن یک کتاب مشترک ، تنها بهانه های کوچک زندگی میشوند تا این رنج به لذت تبدیل شود ، به لذت های عمیق و گاه بینهایت زیبا که در جان پرورش میدهیم و چون گنجی مقدس پنهان میکنیمش تا در هر جرعه معطر زندگی ، در هر همنشینی خیالی ، مزه مزه اش کنیم . 
رنج تو را نظاره کردن سخت و دشوار است .
رنجهایت از آن من باد ، شادی هایم از آن تو .
ای یار 
"ای یگانه ترین یار ".