در رویا می بینمت ،
هنوز پیشه نکرده ای سکوت را ،
هنوز کلمات را برایم نقاشی میکنی بر کاغذ ،
هنوز میدانی نامم را .
زندگی آسان است در خواب ،
چین و چروکهای صورتمان ،
محو شده ،
لبخندمان پر رنگتر ، و سادگی دستهایمان
در امتداد مهربانی نارنجی رنگت ،
پرشورتر،
افسوس !
که جوانی یک خواب ،
به کوتاهی لرزش اشک مداومی است که
میچکد همواره بر دشت خشکیده گونه ها ،
افسوس که خواب است و خواب است و خواب
فقط همین .