پیچ در پیچ و سنگلاخ اند
کوره راههای سرگردانی ، در پی تو ،
روشن کن چراغی بر راهم ،
بیفروز آتشی ، 
میهمان کن ماه بازیگوش را ، 
به این آسمان تیره صحرا ، 
میازار بیش از این ، 
مسافر خسته و نومید راه را ،
چشمه ای بجوشان بر کویر ، 
سایه بگستر ، بر پهنه جهنم دشت سوزان ، 
عابران را ، آوازی سحر آمیز 
هدیه ده ، 
ای عشق !
ای رهایی !
ای امید گم‌گشته!