و دیگر در هیچ کجای جهان ، پاسخی از تو نمی‌شنوم ،

نه در جنبش قطرات رها شده در باد ، 

و نه در نوازش گرم خورشید دم صبح ، 

خاموش مانده ای ، 

خاموش مانده ای ، 

و دیگر نه صدای شعر خواندنت را به یاد می آورم 

و نه انعکاس زمزمه هایت را در سکوت شب .

گم شده ای 

و دیگر نمی‌خواهی که بیابمت

و این سخت ترین آزمون جهان است ، 

سکون ، رها کردن ، نیافتن ، نیندیشیدن ، 

آنگونه که تو می‌خواهی ، 

سخت ترین آزمون جهان .