اسفند می‌توانست چقدر ماه زیبایی شود اگر ....

ردیف درختان لیمو ، شکوفه زده‌اند کنار خیابان ، بهار نارنج ها عطر آگین ،سپید ، چشم باز کرده اند ، دشت پر شده از گیاهان خودروی صورتی و زرد ، شقایق .

زنبوران عسل برگشته اند و میان گلها پرسه زنان زیر نور آفتاب ، زندگی دوباره در دشت را جشن میگیرند ، کوهها با باران های فراوان ماه گذشته ، سر سبز شده اند ....‌

چقدر اسفند می‌توانست زیبا باشد اگر می‌توانستیم لذت ببریم ، در یک صبح معمولی ، به منظره زیبای کوههای پشت پنجره خیره می‌شدیم و با فنجانی قهوه ، یک روز گرم اسفند ماه را آغاز میکردیم ، بچه ها راهی مدرسه میشدند ، سوار سرویس میشدند و برایمان دست تکان میدادند . دلمان خوش بود که در یک روز اسفند ماه چقدر کار سرمان ریخته است قبل سال نو ، روز معمولی ، زندگی معمولی ، لذتهای معمولی و حتی مشکلات معمولی ، ....