زندگى، قبل از هرچیز زندگى‌ست ...

گل مى‌خواهد، موسیقى مى خواهد، زیبایى مى‌خواهد ...

زندگى، حتى اگر یکسره جنگیدن هم باشد، 

خستگى در کردن مى‌خواهد ...

عطر شمعدانى ها را بوییدن مى‌خواهد ...

خشونت هست، قبول؛ 

اما خوشونت، أصل که نیست، 

زایده است، انگل است، مرض است. ما باید به اصلمان برگردیم.

 

زخم را-که مظهر خشونت است- با زخم نمى‌بندند،

با نوار نرم و پنبه پاک مى بندند، 

با محبت، با عشق ...

•نادر ابراهیمی، آتش بدون دود