پسران نداشته ام را به جنگ نفرستاده ام ، 

تا حس کنم ضربان قلب مادران را ، 

همان که دنیا را پر میکند به گاهی ،

بیدار باش های شبانه بر سر فرزند ، انتظار آمدنش را ، اما

بسیار میدانم ، 

هجوم سیل اشک بر دیده را ، 

اما خوب میدانم در فراق ، 

وای بر مادران ، وای بر مادران ، 

که سفید پوش فرزند را ، در برگرفته ، وداع میکنند هر دم ، 

فرزند ، فرزند ، فرزند ، 

قلب مادرتان ، چگونه تاب بیاورد آخر ؟ 

در عزای شما !