ژان تولی ، نویسنده و طنز پرداز فرانسوی ، در کمدی سیاه خویش در کتاب مغازه خودکشی ، داستان خانواده تواج را روایت میکند که به کسب و کار خانوادگی خویش مشغول هستند ، در دنیایی که رو به آخر الزمانی است ، آنها ابزار خودکشی را به مردم می فروشند ، آدمهای ناامید و خسته یه آنجا می روند تا خانواده تواچ با ابزارهای مدرن در روزهای آخر زندگیشان در کنارشان باشند ، انواع سمها ، گیاهان سمی ، خنجر ، شمشیر ، حشرات سمی در دسترس شما خواهد بود ، فقط کافی است نوع مرگ خودتان را انتخاب کنید و شدت آن را ، میتوانید با یک معجون به خواب ابدی بروید یا با یک شمشیر به سبک سامورایی ها ، خانواده تواچ مشاور و راهنمای شما خواهند بود .
نام افراد این خانواده هم از روی آدمهای مشهوری گرفته شده است که همه خودکشی کرده اند ، پدر خانواده ، میشیما ، نام خود را از یوکیو میشیما ، نویسنده ژاپنی گرفته است که خودکشی میکند ، پسرشان ونسان ، هم نام نقاش معروف هلندی ، ونسان ونگوگ و دخترشان مرلین ، هم نام مرلین مونرو ی آمریکایی است ، هر دوی این هنرمندان خودکشی کرده اند . پسرکوچکشان آلن ، هم نام دانشمندی است به نام آلن تورینگ که با یک سیب آغشته به سم ، خودکشی میکند .
اما ، آنچه باعث خدشه در خانواده میشود آلن است ، پسری که دوست دارد لبخند بزند و نیمه پر لیوان را نگاه کند ، شادی و امید ، کسب و کار خانوادگی را تهدید میکند .اکنون پدر خانواده که عاشق این شغل است باید چاره ای بیابد یا آلن را تغییر دهد یا کسب و کار را .
کمدی سیاه کتاب ، داستان آدمهایی است که مرگ را میفروشند اما از قدرت عشق و امید بی خبر هستند .