مرگ را زیسته ام ، در دستان زندگی 

بی تو .

در نفسهای گرم روزگار ، 

به انتظار هوای تازه ای سرشار از عطرت ، 

نفس به شماره افتاده ، 

تهی شده ام از جریان سیال .

تا به یاد آرم که در این جنگ یک سویه ، 

هیچکس ، نیاموختمان ، 

تاب آوردن را 

بی حضور دوست ترین دوست .

جنگ ما ، نه پیروزی است و 

نه شکست .

جنگ ما ، خود زندگی است .

خود ، عشق ،

خود ما .