تو
یکروز نیستی
تمامِ سالی...
تو
یکشب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقّاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقهای نباشی
ساعتها از کار میافتند
خانهها برهوت میشوند
کوچهها اشک میریزند
پرندگان، سیَه پوش وُ
شعرها هم نیست میشوند.
.
تو فقط باد و بارانِ هشتمِ ماهِ مارس نیستی
تو ای دلانگیزِ شبهای تابستانی
گیسوانِ شبهایِ پاییزی
تو ای سوزِ بورانِ عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی...
✍ شیرکو بیکس