بسان دره ای تنها و عمیق، در دامنه های کوههای دور ،
که تنها مسافرش تو بودی،
تنها عابر صخره های سترگ و تیز، تنها کاشف زیبایی درختهای کهنسال اش،
تو را در خوش آمد گفتیم و عزیزت دانستیم!
پرسیدیم نامت را و سپردیم در یاد،
در سکوت جاودانه کوهستان ، نفس کشیدیم تو را ،
بر جای پایت، بابونه ها را آراستیم و
روانه کردیم نوازش نسیم را برای نگاهت.
دیرگاهی است اما خو کرده ایم به تنهایی خویش ،
در سکوت ابدی کوهستان دره ای عمیق را مانندیم که در هم آغوشی سنگها و صخره ها، در گوری عمیق به خواب رفته است ،
آرام، خاموش ، تاریک .
سلام و درود زیبا بود و سرشار از حس طبیعت