در جهان خاموش یک زن 

نگاه کن که خورشید از کدام قریه طلوع میکند 

و در کدام بیابان غروب .

فنجانهای بی سرانجام قهوه 

پاکت‌های باز نشده سیگار 

و هیاهوی بسیار 

و سکوت از دست رفته ....

تو در کجای دنیای خاموش منی ، 

که هم پاییزی و هم بهار 

هم بارشی و هم خشکسال

هم تهی و هم لبریز .

تو کجا ایستاده ای ؟