بزرگترین خیانتی که آدم می‌تواند در حق خودش داشته باشد این است که به خاطر دیگران زندگی کند ، آرامش خویش را فدای آن دیگری شدن در راه رضایت دیگران ، کند .

چگونه میتوان رضایت مردم را بدست آورد ؟ به سختی .

همواره در تو مینگرند و ضعف‌های آدمی را بزرگ و عیان می‌بینند و بر سرت میزنند که باید این باشی یا آن .

تباهی ما زمانی آغاز می‌شود که قدم در راه خواسته های دیگران می نهیم . فرزندان خود را مطابق توصیه های دیگران تربیت میکنیم ، خانه خود را مطابق سلیقه دیگران تزیین میکنیم و وقت خود را مطابق خواست دیگران می‌گذرانیم و تنها چیزی که به فراموشی می‌سپاریم خود و خواسته خود ، شادی درونی و آسایش خویش است .

فراموش میکنیم که اصلا یک آدم دیگر بودیم ، و خودمان را گم میکنیم وسط تمام باید ها و نباید ها ، همان قوانین نانوشته جامعه که بقیه میخواهند ما مطابق آن زندگی کنیم .

کار سختی است رها کردن خویش از این تله دیگران .کار دشواری است خود را در معرض انتقاد دیگران قرار دادن اما در پایان ، اگر چه ممکن است توسط خیل عظیمی از مردم تنها بمانیم ، اما آنچه باقی مانده تلی از خودمان است ، شاید به خاکستر نشسته ، اما خودمان است دیگر .مثل ققنوس که از خاکستر متولد میشود ما هم دوباره متولد خواهیم شد ، به سختی ، اما واقعی .