نام تمامی پرندههایی را که در خواب دیدهام،
برای تو در این جا نوشتهام
نام تمامی آنهایی را که دوست داشتهام،
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خواندهام
و دستهایی را که فشرده ام
وقتی که میگذری از این جا
یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن
من نام پاهایت را برای تو در اینجا نوشتهام،
و بازوهایت را - وقتی که عشق را و پروانه را پل میشوند ، و کفترها را در خویش میفشرند-
برای تو در این جا نوشتهام
من سالهاست دور ماندهام از تو
اما همیشه ، هر چه در همه جا، در شب یا روز، دیدهام
و هر که را بوسیدهام
برای تو در اینجا نوشتهام
تنها برای تو در اینجا نوشتهام
من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینهام بگذارم و بمیرم،
اما چنین نشد
و نخواهد شد
هستی خسیستر از اینهاست.
رضا براهنی