این نامه را برای تو می‌نویسم 

تا بگویم که دوست داشتن ، حسی نیست که آدم مثل پوسته شکلات ، جدا کند ، بندازدش دور ، دوست داشتن تو ، ضروری است و لازم ، مثل همین هوای تازه که جاری میشود میان اتاق در یک شب تابستان ، همان خنکای دلپذیری که تمام روز گرم را در انتظارش می‌نشینیم تا شب ، به لذت دیدارش ، جانی تازه بیابیم .

میخواستم برایت بگویم که جان من !دوست داشتن تو کهنه نمیشود ، دوست داشتن ات ، تاریخ مصرف ندارد ، همیشه انگار یک صبح پاییزی است که می‌بینمت و خجالت زده ،نامت را تکرار میکنم ، اگر چه که آدمها گاه به ضرورت زندگی ، از هم دوری می‌گزینند ، اما فاصله تنها یک طول و عرض جغرافیایی است ، فاصله بی معنا است ، فاصله تنها است ، این تویی که کنارم هستی ، منم که نا نوشته کنارت هستم ، ای جان بیقرار ! سپاسگزار عشق توام .