دوباره
دوباره
در سوگ فرزند کوچک وطن !
که عاشق خدای رنگین کمان بود .
که باور داشت که آینده مال او ست .
برای دستهای کوچکت ،
شرمنده ایم
کیان ما ،
کیان مادر ،
کیان پدر ،
دستان لرزان مادرت ، تو را چگونه در آغوش نگاه داشت
تا بسپارندت به خاک ، خاک پذیرنده ،
شاید که خدای رنگین کمانت ،
اینبار تو را محکمتر در آغوش اش نگاه دارد .
شاید که دنیای دیگری لبریز از رنگین کمان
در انتظار تو باشد.
کیان وطن .
سفر ابدی به سلامت .
به نام خدای رنگین کمان هم به جملاتی که هر روز مثل پتک توی مغزم میکوبن اضافه شد. 😔