قدرت شگفت انگیز خرده عادتها :

عادت‌هایی جزیی در بلند مدت باعث تغییر میشوند ، برای مثال ورزشکارانی که در طول زمان ، تمرینات مستمر داشته اند می‌توانند در مسابقات موفق باشند . 

موفقیت محصول عادتهای روزانه است نه یک دگرگونی بزرگ و یکباره .

عادتهای شما میتواند به نفع یا ضرر شما تمام شود ، برای مثال عادت‌هایی مانند تغذیه مناسب و توجه به سلامت روان در بلند مدت ، باعث بهبود وضعیت انسان میشود . سبک زندگی همراه با افزایش استرس و فشارهای روانی و افکار منفی ، در انتها باعث آسیب روحی و روانی و فروپاشی افراد شود .

 عادتهای مالی مانند عدم پس انداز ، خرج کردن بیش از درآمد ، می‌تواند در بلند مدت باعث آسیب مالی شوند . 

اهداف را فراموش و به جای آن بر سیستم تمرکز کنید : 

از مهمترین نکات کتاب این مطلب است که بعد از هدف گذاری ، هدف را فراموش و راههای رسیدن به آن را مشخص کنید یا سیستم خود را شکل بدهید .

اگر مربی هستید و هدفتان موفقیت در مسابقات است ، سیستم شما جذب بازیکن ، طراحی هدفمند تمرینات ، و استفاده از کمک مربی های باتجربه است .

این حرف به این معنی نیست که اهداف کاملا بی فایده هستند . اهداف برای تعیین مسیر ضروری می باشند، اما برای پیشرفت کردن ، سیستم بهترین ابزار است .

از مضرات نادیده گرفتن سیستم و تمرکز بر اهداف میتوان به موارد زیر اشاره کرد :

برنده ها و بازنده ها اهداف یکسانی دارند ، تمام ورزشکاران شرکت کننده در المپیک هدف پیروزی را برای خود دارند اما آیا همه آنها می‌توانند برنده شوند ؟این هدف همیشه وجود دارد اما موفقیت در سایه پیشرفت های کوچک و مستمر به دست میآید . 

مشکل دوم :دسترسی به هدف ، صرفا تغییری زودگذر است ،

تصور کنید قصد پاکیزه سازی خانه را دارید و به صورت زودگذر به هدف می‌رسید. اما اگر دوباره به همان بی نظمی گذشته برگردید ، دوباره هدف خود را از دست می‌دهید .دستیابی به هدف تنها در همان لحظه زندگی تان را تغییر میدهد ،چیزی که حقیقتا باید تغییر بدهیم ، سیستمی است که آن نتایج را ایجاد کرده است. 

مشکل سوم :اهداف شادی تان را محدود می‌کند .

ممکن است در دام این تفکر بیفتیم که تنها با رسیدن به هدف موردنظر ، احساس خوشحالی و خوشبختی خواهیم کرد و به جای لذت بردن از مسیر و سیستمی که انتخاب کرده ایم تنها به طی کردن آن فکر کنیم . علاوه بر این ذهن خود را در چارچوب این باور قرار میدهیم که یا به هدف خود می رسیم و خوشحال خواهیم شد و در غیر اینصورت ، بدبخت و بیچاره شده و ذهن خود را در نسخه محدودی از شادی محصور میکنیم .بعید است مسیر زندگیمان با همان مسیری که در نظر گرفته ایم یکی شود و از نظر عقلانی هم مسیر شادی و خوشحالی خود را تنها در یک مسیر مشخص در نظر بگیریم .زمانی که عاشق فرایند باشیم می‌توانیم از مسبری که طی میکنیم لذت کافی را دریافت کنیم و شادی و موفقیت خود را در یک چارچوب خاص قرار ندهیم .

مشکل چهارم :اهداف با پیشرفت بلند مدت همسو نیستند.

دونده ای را تصور کنیم که بعد از ماهها تلاش و برنده شدن ، دست از دویدن بر میدارد ، چرا که تنها هدفش برنده شدن در مسابقه و تمرکز او تنها بر هدفش بوده است . انگیزه او برای ادامه دادن به دویدن از دست رفته است . برای همین بسیاری از مردم بعد از رسیدن به هدف ، به سیستم قبلی زندگی خود برمیگردند و عادتهای پیشین خود را از سر می‌گیرند.دلیل انتخاب هدف ، بردن بازی است ، اما انتخاب سیستم برای ادامه دادن به بازی است . تفکر صحیح بلند مدت ، تفکری بدون هدف و تعهد به ادامه دادن مسیر می باشد .