عمر بی تو را ، چنان زیستیم به زیبایی و صبوری ، 

گویی که بودی در تمام این زیستن .

گویا که ایستاده بودی در تمام این تجربه زیستن در کنارمان.

اشک اگر آمد ، لبخند هم زدیم ، 

اندوه اگر بود ، مزین کردیمش به شادی ، 

خاکستری ابری اگر آمد بر سقف خانه ، بارانش را ، مقدس دانستیم و تاب آوردیم .

اینگونه بود زیستن بدون تو ، 

سخت طاقت فرسا ، سخت زیبا ، سخت باشکوه.

اگر این لحظه بر در خانه مان ایستاده باشی 

شکوه زیستن بدون تو ، اما با تو را خواهی دید .

درنگ مکن . راه را ادامه ده