در ستایش تو ، چه نغمه ها که میتوان خواند
چه شعرها که میتوان سرود و
چه کتابها ، میتوان نوشت ....
اگر یارای آوازی ، یا نوشتنی ، باشد در خلال روزی بی نهایت تاریک .
خورشید اگر عادلانه میتابید بر این جهان ،
شاید میشد از لبخند تو شاد بود هر روز ،
شادی اگر میبارید به تمامی بر جهان ، یکسان
شاید میشد سیگاری بر لب ، از شکوه زندگی گفت .
افسوس ، افسوس ، که نادیده گرفته شده ایم
در کنجی که خانه نامیده میشد
افسوس که هر روز در گور خویش بیدار میشویم
و شبانگاه با مراسم تدفین خویش ، به خواب می رویم.
اینگونه است سهم ما از جهان !
خانه...