۳۳ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

جنون

من فکر میکنم که جنون دارم 

اینگونه که هر شب به هوای تازه می‌اندیشم 

و به غوغای گنجشکها در پشت پنجره ای 

که ترکش کردم .

اینگونه که دوست میدارمت 

اینگونه که خواب می‌بینم که ماهی سیاهی هستم غلتیده در شنهای ساحل .

اینگونه که در جهان وارونه ام ، خورشید هر صبح غروب می‌کند و هر شب طلوع .

من فکر میکنم که جنون دارم 

اینگونه که تو را دوست میدارم .

۰۷ مهر ۰۰ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شب‌های بلند دلتنگی

هر شب دلم برایت تنگ میشود 

چون آوازهای مانده به یادگار 

در سینه ام نهفته غمی ،بی سرانجام .

هر شب دلم برایت تنگ میشود 

ای ماهی طلایی دریای زندگی 

بر بازوان مرده این موج هم جاری شو!

برگرد به آشیانه مواج زندگی .

هر شب دلم ترنم هزار باران است 

هر شب که نام تو بر من چیره میشود 

صد بار زمزمه میکنم شعرت را 

شاید که تسلی ات، حاصل شود .

هر شب .....‌

۰۲ مهر ۰۰ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

آن دیگری

یک آن دیگر هست در درون مان، یک آن دیگر که نمی‌ترسد، جسور است ، شیطان و بازیگوش .

یک آدم دیگر که جایی در درونمان زندانی است ،مارا می‌پاید ، تمام لحظات زندگی ما را نظاره میکند ، در انتظار یک لحظه رهایی در راهروهای قلبمان لی لی میکند و آواز میخواند ، یک آدم که گاهی گستاخ تر از 

ماست ، گاهی شادتر از ما و گاهی عاشق تر از ما.

لحظه رهایی را چشم انتظار است آن دیگری تا از زندان تن ما بیرون آید ، تا زندگیمان را شادتر کند ، مرزهای روشنایی را باز کند . عصیان کند ،سنتها را بشکند .

در را بگشا ، طغیان کن ، رهایش کن .

 

۰۲ مهر ۰۰ ، ۲۳:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی