۲۵ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

پرواز ۷۵۲

آیه های یاس از آسمان می بارند 

امیدهای تباه شده ، 

عشق های خاکستر شده 

زندگی های خاک شده ،

آسمان نامهربان میشود 

پرواز ابدی است .

۱۵ دی ۰۰ ، ۲۲:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۱۳

شب سایه گسترده اینچنین سرد و خشن 

بر مردمان خسته این شهر 

پشت شیشه باد می آید 

هوای تیره شهر ، دوردست رویا را 

غبار آلود کرده ،

از دور میبینم ، روشنایی های زندانی 

 پشت این پنجره‌های مات خانه های دور را .

آه ، مردمان خوشبخت ،

مردمان خواب آلوده ،

مردمان خو گرفته ،

یا که شاید مغموم ،

عاشق و تنها .

روشنایی ها چه خواهند گفت 

در دل شب‌های سرد زمستانی 

آه ، ایکاش 

پشت یک پنجره خوشبخت 

انتظارم را می‌کشیدی .

 

۱۴ دی ۰۰ ، ۲۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۱۲

ای عشق 

ای خط بطلان بر روزمرگی 

بر میانسالی 

بر کهنگی 

ای سروده مقدس شب‌های که سحر ندارند و پایانی 

اینچنین وامدار تو هستیم .

این مردمان پیر و مفلوک جوانی را 

شرح حالی دگر ده 

و شادی افزون تری .

شاید که پذیرنده تر باشیم تو را 

و حال را .

۱۳ دی ۰۰ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۱۱

مشت ، مشت دلتنگی 
می پاشد این تاسیان 
 بر پهنه زندگی، 
موهای بلند دخترکان را میماند 
که گره خورده و پیچ در پیچ 
می‌درخشند در زیر آفتاب رنگ پریده دی ماه
دلتنگی ام ، در من گره خورده 
پیچ می خورد در تنم .
دلتنگی را هم میزنم 
در فنجان قهوه ،
در شعر شاملو و فروغ 
در عطر گل‌های محمدی 
دلتنگی داستان اولین آواره جهان 
تا آخرین خسته سرگردان زندگی 
دلتنگی ،  آشفتگی زمین نو آبادی است 
که چشم انتظار باران میماند 
در شرجی تابستان ‌
که نه باران می بارد 
و نه رنج میابد پایان و 
نه این سکوت .
دلتنگی را می‌نوشم صبح دم ذره ذره  .

 

۱۲ دی ۰۰ ، ۰۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

عاشقانه‌های گمشده

نشسته بودند روی یک نیمکت سیمانی ، کنارشان فواره آب ، میرقصید و دو سه تا گل کوچک یخ زده ، پایین فواره نگاهشان می‌کردند .

باد سرد نیمه دی ماه می‌وزید .

سکوت بود بینشان . 

و عشق میان سکوت آواز میخواند .

بلند شدند تا برگردند ، دختر به نیمکت و فواره و منظره پشت سرش چشم دوخت تا در ذهنش این صحنه رویایی را ثبت کند ، انگار می‌دانست باید بعضی چیزها را فقط توی سرت نگه داری تا گمشان نکنی . حواسش بود به آن چند غنچه کوچک یخ زده هم .انگار اگر آنها را به خاطر نسپارد چیزی از شکوه این صحنه کم میشود .

رفتند و میان سیاهی یک شهر گم شدند .

اما سرود سکوت و نسیم کویری خنک نیمه دی ماه ،همچنان جاری بود . 

 

 

 

۱۱ دی ۰۰ ، ۱۷:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۱۰

عشق تشنه نوشتن است و سرودن 

عشق نیازمند مبارزه است و رهایی .

عشق بی کلمه و آواز 

میمیرد .

بی تکرار نامت 

بدون لبخندت .

زندگی همین کلمات ساده است و بس 

همین تک واژه های کوتاه 

همین ساده ساده تو را تکرار کردن 

و همین مبارزه بی صدا 

در این سکوت ای که تا کجای بی کجا ی جهان ادامه دارد .

 

 

۱۰ دی ۰۰ ، ۲۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۹

یادت، چون عطر بهارنارنج 
معطر میکند روزم را .
روز ، خستگی از تن بر میکند 
با لبخندت .
و شبانگاه ، رنگین میشود 
با خاطره ات .
سنگینی  تلخی حوادثی 
که مکدر می‌سازند زندگی را 
سبکبال تر 
می شوند 
از تکرار نامت .
یاد و خاطره و نام ،
چه قرمز میشود روز خاکستری دی ماه .

 

۰۹ دی ۰۰ ، ۲۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۸

هزار شب گذشت و 
هزار خاطره آمد به خواب .
شبی که بی رویای تو نمی‌گذرد ، شب نیست 
باور کن .
و زندگی خالی این لیوان است 
که پر نمیشود گاهی 
به هزاران ، هزار جرعه آب .
که تشنگی ما 
تمام ندارد 
گاهی .
که خستگی ما 
که دلتنگی ما 
حدیثی است که نیمه ندارد گاهی .

۰۸ دی ۰۰ ، ۱۸:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۷

می‌اندیشم تو را 
با لبخندی که زندگی است ،
همین زندگی که گاه سخت و کشنده و
گاه معطر و رنگی است ،
همین لحظات تند و سرکش یادت
که چون اسب وحشی رویا 
طغیان میکند دم به دم .
تو را به یاد می‌آورم 
با لبخندی ،
لبخندی به سان زندگی .

 

۰۸ دی ۰۰ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی

شبانه ای در دی ماه ۶

ای سکوت مقدس !
در تن ات ، نامی جاری است ،
تکرار یک واژه در پوست تو 
می‌رسد به باور .
یک نام 
یک آواز 
یک مهربانی !
در تو میخواند مداوم .
ای سکوت 
ای دم متبرک !
میبینم او را در بی صدای بیکران تو .

 

۰۶ دی ۰۰ ، ۲۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس کریمی